تعارض در افراد و گروهها يك امر طبيعي و نتيجه محيط رقابتي است و زمـــاني اتفاق ميافتد كه نيازها، خواستهها، اهداف، عقايد يا ارزشهاي دو يا چند نفر با هم متفاوت باشد و اغلب با احساساتي نظير خشم، درماندگي، دلسردي، تشويش، اضطراب و ترس همراه است. چون افراد مختلف، ديدگاههاي متفاوتي نسبت به مسائل دارند لذا تعارض بين آنها اتفاق ميافتد. تعارض مبين اين نكته است كه افراد به نظرات خود علاقه مند هستند.
برای بیشتر افراد و گروهها اصطلاح تعارض، معنا و مفهوم منفی در بردارد اما اندیشمندان، تعارض را سبب رشد و شکوفائی جامعه میدانند. افکار سنتی و واپسگرا تعارض را مطلقاً بد و مترادف با تندی، خشونت، تخریب میداند و غیرمنطقی فرض میکند و بر این اساس با مشاهده هرگونه تعارض سعی در انکار، برخورد و از بین بردن آن دارد اما تعاملگرایان تعارض را در بسیاری مواقع، سازنده و مفید میدانند. تعاملگرایان معتقدند تغییرات سازنده و تکاملی در یک جامعه خود بخود صورت نمیگیرد. تغییر نیاز به محرکهائی دارد که یکی از آن محرکها، همان تعارض است. قبل از مساعد شدن شرایط برای شروع تغییر، باید میزانی از نارضایتی از وضع موجود، وجود داشته باشد که این نوعی تعارض محسوب میشود.
■ تعارض سازنده است اگر: هنگامی که بتواند کیفیت تصمیمات را بهبود بخشد؛ زمانی که موجب ابتکار عمل و نوآوری و خلاقیت شود؛ هنگامی که مایه کنجکاوی و تشدید علاقه اعضای گروه به یکدیگر گردد؛ نقاط قوت و ضعف افراد را مشخص سازد. تعارض سازنده مثل انتقاد سازنده است و بايد تشويق شود و مورد حمايت قرار گيرد.
■ تعارض مخرب است اگر: منبع اصلي مسأله يا مشكل را مسدود كند؛ منابع و امكانات را از فعاليتها و تصميمات مهم منحرف سازد؛ مانع تصميم گيري شود؛ روحيه گروهي را تضعيف و افراد و گروهها را به سمت بخشهاي مغاير هدايت كند.
■ مديريت تعارض، به معنی شناخت و اداره تعارض به صورتي معقول، منصفانه و كارآ است. تعارض ميتواند با استفاده از مهارت ارتباطات موثر، مهارت حل مسأله و مهارت مذاكره مديريت شود. قبل از هر چيز براي اداره تعارض بايد آن را شناسايي و تجزيه و تحليل كرد و علل ايجاد تعارض را مورد بررسي قرار داد. پس از تشخيص تعارض و علل آن نكته كليدي در مديريت تعارض، انتخاب سبك مناسب است.
پنج نوع سبك اصلي براي مديريت تعارض وجود دارد. ارائه تمثيل از حيوانات كمك مي كند تا تفاوت سبكها را به ياد داشته باشيم:
1- حل مسأله مشاركتي: انتخاب اين سبك به افراد كمك مي كند تا به گونه اي كنار هم كار كنند كه همه برنده باشند.
2- رقابت جويي (تحكم): انتخاب اين سبك بدين معنــاست كه يك طرف، علايق و خواسته هاي خود را مقدم بر خواسته هاي ديگران مي داند.
3- اجتناب: افرادي كه اين سبك را انتخاب مي كنند، خود را درگير تعارض نمي كنند. تكيه كلام آنها اين است شما خودتان تصميم بگيرد و مرا معاف كنيد.
4 - انعطاف پذيري (مدارا): افرادي كه اين سبك را انتخاب مي كنند، از علايق و خواسته هاي خود ميگذرند و به ديگران اجازه ميدهند به خواسته هايشان دست يابند.
5 - مصالحه (توافق): افراد زماني از اين سبك استفاده مي كنند كه به دنبال به دست آوردن تمام خواستهها و علايق خود نيستند يعني ارضاي برخي نيازها برايشان كافي است.
انتخاب استراتژي و سبك مديريت تعارض بستگي به اعتماد به نفس فرد، ميزان شناخت او از خواستهها و اهداف طرف ديگر، ميزان اطلاعات موجود و قابل افشاء در باره افراد، انعطاف پذيري طرفين و حس همكاري و مشاركت آنها دارد.