در متون فارسي، سرپرستی به معناي مواظبت، رياست و سروري است و در تلقی عام، سرپرستی به مفهوم اداره کردن افراد و امکانات است ولی اساساً سرپرستی یک اصطلاح و مفهوم مدیریتی و سطح و ردهای از سلسله مراتب سازمانی است.
سرپرست فردی است که در پایینترین رده یا سلسله مراتب مدیریت در سازمان قرار دارد و به طور مستقیم و چهره به چهره با متصدیان مشاغل گوناگون یک واحد خاص از سازمان کار میکند. سرپرست فردي است كه با ايجاد هماهنگي و با بهره گيري از حداقل نيروي انساني و امكانات مادي، امور سازماني را به انجام ميرساند.
از آنجا که سرپرستان کلید اصلی تولید در سازمان هستند اغلب با مشکل «وفاداری دوگانه» یعنی وفاداری نسبت به روساء و نسبت به افراد تحت نظارت خود مواجه هستند. از این رو صاحبنظران، سرپرست را «مدیر خط اول» و «مهمترین عامل در ایجاد روابط انسانی کارآمد در سازمان» و یا «سنگ بنای سازمان» معرفی میکنند.
سرپرست هماهنگ كننده اي بجا براي بهره گيري مفيد از افراد و امكانات است؛ پس در انجام امور بايد امكانات را فراهم نمايد، از امكانات درست استفاده كند، در سالم نگه داشتن امكانات در حين كار دقت نمايد، محيط كاري را مساعد سازد تا رغبت و انگيزش كاري در نيروي انساني بوجود آيد.
ملاحظه ميشود كه سرپرست در يك موقعيت حساس نقشي بين مديريت و كاركنان قرار دارد و لازم است كه در منطقه اجرا، آگاهي از توليد، كنترل توليد، نظم دادن و تصميم گرفتن داشته باشد تا بتواند در اجراي امور با مديريت هماهنگ گردد.
هر چند که موقعیت سرپرستی در منطقه سوم از هرم سازمانی قرار دارد ولی از ارزش و اهمیت ویژهای برخوردار است. علت این امر آن است که نظارت مستقیم بر اجرای عملیات و نظم و انضباط کامل در هر سازمان، کارگاه یا شرکت بر عهده سرپرستان میباشد. سرپرستان دارای عناوینی چون مدیران خط مقدم، مدیران صف، رئیس بخش و مدیر اداره کارها میباشند و مسئولیت تولید کالا و خدمات را برعهده دارند. عمدهترین زمینه کاری آنها، کاربرد قوانین، مقررات و دستورالعملهای سازمانی در جهت رسیدن به تولید کارآمد، ارائه کمکهای فنی و انگیزش زیردستان میباشد. افق زمانی آنان کوتاه مدت بوده و دغدغه ذهنیشان تحقق اهداف روزانه (تولیدی) است.
از طرف دیگر، سرپرستان مسئولیت بسیار و اختیار اندک دارند و بیش از هر ردهای باید خود را با نقشه ای زیردستان، همترازان و بالادستان سازگار نمایند. سرپرستان در چگونگی بکارگیری منابع انسانی وظیفه بسیار حساس و تعیین کنندهای بر دوش دارند. این گروه با داشتن نقش کلیدی، تمامی وظایف و مسئولیتهای مدیران را در سطح اجرایی برعهده دارند.
نمونه ای از وظایف سرپرستان
احترام گذاشتن، ارایه الگو و نمونههایی از وقتشناسی، خلاقیت، پاکیزگی؛ گوشدادن به نظرات، آگاه ساختن افراد از نحوه انجام درست فعالیتها، آشنایی با قوانین و اصول رفتار، انتخاب افراد بر اساس ضوابط علمی، رعایت انصاف بین افراد و واگذاری مسئولیت بر اساس استعدادها و علایق، آموزش به کارکنان، دستوردهی معقول، فراهم کردن امکانات لازم، تشویق افراد، توجه به شکایات کارکنان؛ پذیرش کامل مسئولیتهای واحد تحت نظارت و پرهیز از بهانه برای عدم پذیرش مسئولیتها؛ آگاهیدهی به رئیس در باره پیشرفت امور؛ آگاهی از انتظارات مقام بالاتر؛ تصحیح اقدامات افراد تحت نظارت؛ همکاری با سرپرستان واحدهای دیگر سازمان؛ استفاده از متخصصان شاغل در واحدهای دیگر برای حل مشکلات؛ آشنایی با وظایف، ابزار و فعالیتهای افراد تحت نظارت؛ برنامهریزی کارهای افراد و پیشبینی تحولات آتی؛ حل مشکلات مربوط به کار، نیروی انسانی و...؛ روزآمد کردن اطلاعات و دانش؛ نظارت بر جریان کارها، کسب اطمینان از صحت انجام امور و رفع مشکلات احتمالی؛ ایجاد نظم و ترتیب، نگهداری و کاربرد صحیح ماشین آلات، نظافت محل کار، ایمنی و بهداشت در محیط کار؛ ایجاد آرامش روانی برای کارکنان.